برنامه آموزشی اخلاق در سیستم های اطلاعاتی ( خادم )
قسمت هفتم: اصول هوش اخلاقی در مدیریت
برنامه آموزشی خادم
قسمت هفتم: اصول هوش اخلاقی در مدیریت
هوش اخلاقی توانایی تشخیص درست از نادرست و اشتباه است که به صورت جهانی پایه ریزی شده است و دارای چهار اصل ذیل می باشد:
1- درستکاری: ایجاد هماهنگی بین آنچه داریم و آنچه که میدانیم درست است و به آنچه عمل میکنیم. هوش اخلاقی بالا یعنی عمل کردن به شیوه ای که با اصول عقاید فرد سازگار باشد.
2- مسئولیت پذیری: کسی که هوش اخلاقی بالایی دارد، مسئولیت اعمال و پیامدهای آن را و هم چنین اشتباه ها و شکست های خود را نیز می پذیرد.
3- دلسوزی: توجه کردن به دیگران که دارای تاثیر متقابل است. اگر با دیگران مهربان و دلسوز باشیم آن ها نیز در هنگام نیاز با ما همدردی می کنند و مهربان خواهند بود.
4- بخشش: آگاهی ازعیوب خود و تحمل اشتباهات دیگران است.
هوش اخلاقی نقش بزرگی در سازمان ایفا می کند. بهتر است بدانیم امروزه بسیاری از سازمان ها در دنیا راستی و درستی را خط مشی محوری خود قرار داده اند. امروزه بخشی از رهبران تجاری در دنیای غرب از صداقت داشتن غفلت می کنند و برای پوشاندن یا پنهان کردن حقیقت تلاش دارند، اما برخی دیگر روش و ساده عمل می کنند و صداقت دارند. اگرچه در زمان بروز چالش و مشکل در کسب و کار به نظر می رسد مدیران به ندرت خواهان راست گفتن و صداقت داشتن هستند.
اثر هوش اخلاقی بر بهبود عملکرد و موفقیت سازمان:
1- توجه به منافع ذی نفعان: تامین منافع سهام داران و صاحبان شرکت ها و بنگاه های تجاری،بدون درنظر گرفتن منافع سایر ذی نفعان(کارکنان، مشتریان و افراد جامعه) شیوه ای غیراخلاقی در مدیریت است.
2- افزایش سود و مزیت رقابتی: تحلیل شکست ها و خسارت های وارده به سازمان ها، شرکت ها و بنگاه ها نشان می دهد بکارگیری روش های اخلاقی و حساسیت های اجتماعی در فرایند تصمیم گیری و تدوین راهبرد موجب افزایش سودآوری می شود. طبق گزاش مجله فورچون، 63 درصد از مدیران سطح ارشد یا عالی شرکت های برتر تجاری بر این باورند که رعایت اخلاقیات موجب افزایش تصویر مثبت و شهرت سازمان شده و یک نوع مزیت رقابتی برای سازمان محسوب می شود.
3- افزایش تنوع طلبی: نیروی کار به مرور از نظر تنوع و تفاوت افزون تر خواهد شد و مدیرانی که بتوانند نیازهای کارکنان متنوع از نظرنگرشی و رفتاری را درک کنند و از این تنوع به خوبی بهره ببرند موفق تر خواهند بود. عواملی مانند جنسیت، سن، نژاد،قومیت، مذهب و ملیت و دیگر عوامل تشکیل دهنده تفاوت نیروی کار متنوع خواهد بود.
4- کاهش هزینه های ناشی از کنترل: ترویج و تشویق کارکنان به خودکنترلی بر مبنای اعتماد، اخلاق و ارزش های فردی قرار دارد و موجب کاهش هزینه های ناشی از روش های کنترل مستقیم و افزایش سود می شود. مسئولیت پذیری، انجام کار تیمی و وجود احترام و اعتماد بین اعضای تیم و رهبری آن در این راستا عمل می کند.
5- بهبود روابط، افزایش سوء تفاهم و کاهش تعارض، یکی از نتایج رعایت اخلاق کار در سازمان، تنظیم بهتر روابط در سازمان است که خود موجب افزایش جو سازمانی مطلوب توام با تفاهم و همدلی و کاهش تعارض در بین افراد و گروه ها می گردد.
6- افزایش تعهد و مسئولیت پذیری کارکنان: رعایت ارزش های اخلاقی در محیط کار موجب مشروعیت اقدام مدیریتی می شود و انسجام و تعادل فرهنگ سازمانی را تقویت می کند و اعتماد بین افراد و گروه های سازمانی را بهبود می بخشد و در نهایت موجب پیروی بیشتر از استانداردها، ارتقای کیفیت تولید و ارائه خدمات و افزایش سود خواهد شد.
7- افزایش مشروعیت سازمان: سازمان ها ناچار به انجام اقدامات وسیع و گسترده برای جلب افکار عمومی هستند که وجه غالب آن نشان دادن وجهه اخلاقی کارهای سازمان است. موفق ترین سازمان ها فرهنگی دارند که مبتنی بر ارزش های قوی اخلاقی است. رفتار غیراخلاقی، محیط کسب و کار را بر ضد خود تحریک می کند و موجب شکست سازمان می شود.
نظر دهید