برنامه آموزشی اخلاق در سیستم های اطلاعاتی(خادم)
برنامه آموزشی اخلاق در سیستم های اطلاعاتی(خادم) قسمت دوم: اخلاق جهانی
برنامه آموزشی اخلاق در سیستم های اطلاعاتی(خادم)
قسمت دوم: اخلاق جهانی
برخی از صاحب نظران بر این باور هستند که تحقق اجماع جهانی پاسخگوی پرسش های اخلاقی نیست، زیرا آنچه وجود دارد فقط اخلاق منطقه ای هستند که در جامعه یا فرهنگی خاص مصداق دارند. به بیان دیگر، در هر فرهنگ براساس آداب و رسوم موجود، اخلاقیات مشخصی تعریف می شود و براساس آن قضاوت صورت می گیرد. اگرچه صاحب نظران دیگری وجود دارند که از صداقت، عدالت و انسانیت در سطح عموم دفاع می کنند. علاوه بر این، دیگر فیلسوفان نیز مدعی هستند که احتمالا حقیقت مشترکی هم چون استانداردهای اخلاقی جهان مشمول حتی در میان انسان های وابسته به ملت ها، فرهنگ ها و ادیان گوناگون وجود دارد. این استانداردها می تواند برگرفته از ذات باطن بشر باشد و یا براساس اثبات عقلی تدوین شود.
قضاوت میان ملت ها، فرهنگ ها و ادیان که حتی در میان سبک زندگی و دیدگاه های علمی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آن چنان جدی است که دستیابی به توافق کامل بر یک اخلاق جهانی را غیرممکن می سازد. سوالی که در اینجا مطرح می شود، این است که آیا حداقلی از ارزش ها، معیارها و نگرش ها که میان همه انسان ها مشترک هستند و به عبارتی اجماع اخلاقی حداقلی نمی تواند و نباید محقق شود و یا انجام این امر امکان دارد گفته می شود ایا با وجود اهداف و تفاسیر گوناگون می توان به هنجارهای جهان مشمول دست یافت؟
می توان چنین ادعا داشت که اگر صداقت و عدالت آشکارا پایمال شود، همبستگی بین المللی می تواند فراسوی همه محدودیت های ملی، فرهنگی و مذهبی بوجود آید.
Micheal Walzen در مخالفت با همه کسانی که ایده های مربوط به ارزش های جهان شمول اخلاق را انکار می کنند، اعتقاد دارد که چیزی شبیه به اخلاق هسته ای وجود دارد، یعنی مجموعه کاملی از استانداردهای اخلاقی اولیه که متضمن حق بنیادین حیات، حق منصفانه بودن رفتارها و حق یکپارچگی فیزیکی و ذهنی است. به نظر Walzen، اخلاق هسته ای همان اخلاق حداقلی یا حداقل گرایی اخلاقی است. منظور همان اخلاق رقیق است که در فرهنگ های گوناگون رشد یافته و در مقابل آن اخلاق غلیظ خاص ان فرهنگ که در آن هر دیدگاه تاریخی، فرهنگی، دینی، سیاسی در آن امکان حضور دارد.
تفاوت اخلاق رقیق و غلیظ از دیدگاه Walzen به این شکل بیان می شود که چگونه اجماع اخلاقی در میان اخلاق رقیق و غلیظ وجود دارد. تفکیک اخلاق رقیق و غلیظ از دو جنبه مهم است:
1- امکان تحقق اجماع جهانی در خصوص اخلاق رقیق یا اولیه که بتواند خود را به برخی مطالبات بنیادین محدود کند میتوان از سایر ملت ها و فرهنگ ها و ادیان توقع داشت. اگرچه ما ایرانی ها مدعی اخلاق ناب هستیم که هیچ گاه در تاریخ جهان، مغفول و متروک نبوده است.
2- اجماع درخصوص اخلاق غلیظ یا متمایز، یعنی اخلاقی که الزاما متضمن عناصر فرهنگی خاص و معینی بسیار است، بویژه در قالب دیدگاه جهانی سازی و بویژه به اشکال دموکراتیک یا تعلیم و تربیت جهانی ضرورت ندارد. در خصوص سوالات عینی متفاوت هم چون سقط جنین یا قتل ترحمی ( اتانازی) هیچ نوع مطالبه شخصی و هماهنگی میان ملت ها، فرهنگ ها و ادیان برای داشتن رویه اخلاقی مشابه وجود ندارد.
بدون تردید، یافتن برخی اظهارات یا دستورالعمل های اخلاقی مشترک برای رفتار انسان در سنت های کاملا متفاوت، ممکن است. میتوان منظور خود از این بیان را به صورتی ساده با توسل به قاعده انسانیت توضیح داد که در همه سنت های دینی و اخلاقی بزرگ یافت می شود.
مسلم است که براساس ذات مقدس و باطن الهی انسان می توان به قواعدی مشترک دست یافت، اما چگونگی پیاده سازی و تفسیر همان قواعد نیازمند توجه به ادیان، فرهنگ ها و آداب و رسوم و سنت ها و تجربیات افراد است.
نظر دهید